اینجا همیشه افطار است.
از روز چهارشنبه در نمایشگاه قرآن هستم. در غرفه مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی. فضای جالبی است. و پرسشهای مراجعه کنندگان هم از تنوع خوبی برخوردار است. از احکام شرعی تا حقوق زن و مسائل سیاسی اخیر و ... تا مشاوره خانواده و حل دعواهای زن و شوهری.
یکی از کج سلیقگیهای سالهای اخیر که در نمایشگاه هم خودش را نشان میدهد این است که عدهای ختم قران برگزار می کنند. به این صورت که یک کارت به افراد میدهند که یک شماره صفحه روی آن نوشته شده که یعنی شما این صفحه را بخوان تا در ختم قرآن شریک باشی. من نمیدانم این دیگر چه ثوابی است. ختم قرآن یک عمل مستحب فردی است و بسیار هم در ماه رمضان توصیه شده ولی این که دیگران قرآن بخوانند و ما اسمش را برگزاری ختم قرآن بگذاریم، از نظر من که توجیهی ندارد. از همین قبیل است برنامه هایی مثل چند میلیون صلوات برای فلان حاجت و .... من که نمیفهمم.
تأثیر حوادث اخیر هم در سؤالها به خوبی مشاهده میشود. و این غیر از سوالهایی است که مستقیم درباره حوادث میپرسند. شک و تردید در برخی مباحث دینی و تصمیم عدهای برای تغییر مرجع تقلیدشان و بدبینی به همه اهل سیاست و افزایش بدبینی به برخی از مذهبیها از نشانههای روشن این تأثیر پذیری است.
دیگر این که اینجا از بس قرآن و اذان وقت و بیوقت پخش می شود، گاهی موجب اشتباه میشود. دیروز یکی از غرفه داران میگفت من نمیدانم و احتمال میدهم که کمی قبل از اذان افطار کرده باشم. احتمالا باید گفت با این صداها اینجا همیشه افطار است.